یادت بماند ناگهانی را که من بودم
طوفان بی نام و نشانی را که من بودم
یادت بماند رنج هایی را که در من بود
خودسوزی آتشفشانی را که من بودم
دنیا ندید و در شلوغی های خود گم کرد
تنهایی بی خانمانی را که من بودم
شاید زمانی عصر تنهایی بنامندش
این بی سر و بی ته زمانی را که من بودم
شاید زمانی یکنفر از نو روایت کرد
اوج و فرود داستانی را که من بودم
این من، منِ شاید هزاران تن شبیهم را
شاید ترا یا این و آنی را که من بودم
عادل سالم
دیگر اشعار : عادل سالم
تاریخ : سه شنبه 93/7/1 | 7:13 عصر | نویسنده : رضا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.