گلچین اشعار مولانا
با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زار تو مرا یک سلسله کن
آخر تو شبی رحمی نکنی
بر رنگ و رخ همچون زر من
تو سرو و گل و من سایه تو
من کشته تو تو حیدر من
تازه شد از او باغ و بر من
شاخ گل من نیلوفر من
رحمی نکند چشم خوش تو
بر نوحه و این چشم تر من
روی خوش تو دین و دل من
بوی خوش تو پیغمبر من
باده نخورم ور زآن که خورم
بوسه دهد او بر ساغر من
آن کس که منم پابسته او میگردد او گرد سر من
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زار تو مرا یک سلسله کن
آخر تو شبی رحمی نکنی
بر رنگ و رخ همچون زر من
تو سرو و گل و من سایه تو
من کشته تو تو حیدر من
تازه شد از او باغ و بر من
شاخ گل من نیلوفر من
رحمی نکند چشم خوش تو
بر نوحه و این چشم تر من
روی خوش تو دین و دل من
بوی خوش تو پیغمبر من
باده نخورم ور زآن که خورم
بوسه دهد او بر ساغر من
آن کس که منم پابسته او میگردد او گرد سر من
تاریخ : یکشنبه 90/1/21 | 2:31 عصر | نویسنده : رضا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.