چون جفا آ ری , فرستد گوش مال
تازنقصان وا روی سوی کمال
چون تو وردی ترک کردی در روش
برتو قبضی آید زرنج و تبش
آن ادب کردن بود , یعنی :مکن
هیچ تحویلی از آن عهد کهن
پیش از آن کین قبض , زنجیری شود
این که دل گیریست , پاگیری شود
رنج معقولت شود محسوس و فاش
تا نگیری این اشارت را به لاش
در معاصی قبض هادلگیر شد
قبض ها بعد از اجل زنجیر شد
او همی گوید : عجب این قبض چیست ؟
قبض آن مظلوم کز شرت گریست
چون بدین قبض , التفاتی کم کند
باد اصرار , اتشش را دم کند
قبض دل ,قبض عوان شد لاجرم
گشت محسوس ا ن معنی,زد علم
تازنقصان وا روی سوی کمال
چون تو وردی ترک کردی در روش
برتو قبضی آید زرنج و تبش
آن ادب کردن بود , یعنی :مکن
هیچ تحویلی از آن عهد کهن
پیش از آن کین قبض , زنجیری شود
این که دل گیریست , پاگیری شود
رنج معقولت شود محسوس و فاش
تا نگیری این اشارت را به لاش
در معاصی قبض هادلگیر شد
قبض ها بعد از اجل زنجیر شد
او همی گوید : عجب این قبض چیست ؟
قبض آن مظلوم کز شرت گریست
چون بدین قبض , التفاتی کم کند
باد اصرار , اتشش را دم کند
قبض دل ,قبض عوان شد لاجرم
گشت محسوس ا ن معنی,زد علم
تاریخ : سه شنبه 90/2/6 | 1:15 عصر | نویسنده : رضا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.