« در آغاز هیچ نبود ،
کلمه بود و آن کلمه خدا بود »
و کلمه بی زبانی که بخواندش ،
و بی اندیشه ای که بداندش ،
چگونه می تواند بود ؟
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود ،
و با نبودن چگونه می توان بودن ؟
خدا بود و با او عدم ،
و عدم گوش نداشت .
حرفهائی هست برای گفتن ،
که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم
و حرفهائی هست برای نگفتن ،
حرفهائی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند ،
حرفهای شگفت ، زیبا و اهورائی همین هایند ،
و سرمایه ماورائی هر کسی به اندازه حرفهائی است که برای نگفتن دارد . . .
« شاندل »
تاریخ : پنج شنبه 90/2/8 | 7:48 صبح | نویسنده : رضا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.