سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر با دو پایان

بگو «مرگ» و اتاق سراسر یخ می بندد-

حتی کاناپه ها از جنبش باز می مانند

حتی لامپ ها.

مثل سنجابی که ناگهان خبر یابد

که نگاهش می کنند.

پیوسته واژه را بر زبان آور،

و چیزها پیش رفتن آغاز می کنند.

زندگی ات شکل ملغمه آرام ناپذیر

نوار فیلم قدیمی ای را به خود می گیرد.

به گفتن اش ادامه بده، لحظه پس از لحظه

در دهان نگاهش دار،

هجای دیگری به آن افزوده می شود.

بازارچه ای چرخ می خورد به گرد

لاشه سوسکی.

مرگ سیری ناپذیر است، هر زنده ای را می بلعد.

زندگی سیری ناپذیر است، هر مرده ای را می بلعد.

هیچ یک هیچ گاه سیراب نمی شود، هیچ یک هیچ گاه

پر نمی شود،

هر یک از آن ها جهان را می بلعد و می بلعد.

چنگال زندگی به همان اندازه قدرتمند است که

چنگال مرگ.

(اما ای غایب، ای محبوب غایب، آه  کجا؟)




تاریخ : پنج شنبه 90/2/8 | 9:9 صبح | نویسنده : رضا | نظر