ایا شاه محمود کشور گشای
ز کس گر نترسی بترس از خدای
که پیش تو شاهان فراوان بدند
همه تاجداران کیهان بدند
فزون از تو بودند یکسر به جاه
به گنج و کلاه و به تخت و سپاه
نکردند جز خوبی و راستی
نگشتند گرد کم و کاستی
همه داد کردند بر زیر دست
نبودند جز پاک یزدان پرست
نجستند از دهر جز نام نیک
وزان نام جستن سرانجام نیک
هرآن شد که دربند دینار بود
به نزدیک اهل خرد خوار بود
گر ایدون که شاهی به گیتی ترا است
نگویی که این خیره گفتن چرااست
ندیدی تو این خاطر تیز من
نیاندیشی از تیغ خونریز من
که بد دین و بد کیش خوانی مرا
منم شیر نر میش خوانی مرا
مرا غمز کردند کان بد سخن
به مهر نبی و علی شد کهن
هر آن کس که در دلش کین علی است
از او خوارتر در جهان گو که نیست
منم بندهی هر دو تا رستخیز
اگر شه کند پیکرم ریز ریز
من از مهر این هر دو شه نگذرم
اگر تیغ شه بگذرد بر سرم
نباشد جز از بیپدر دشمنش
که یزدان بسوزد به آتش تنش
منم بندهی اهل بیت نبی
ستایندهی خاک پای وصی
مرا سهم دادی که در پای پیل
تنت را بسایم چو دریای نیل
نترسم که دارم ز روشندلی
به دل مهر جان نبی و علی
.: Weblog Themes By Pichak :.